صدای نوفرست

به پایگاه اطلاع رسانی روستای نوفرست خوش آمدید.

تاریخچه نوفرست

۰ نظر
تاریخچه نوفرست

تا به امروز قدیمی ترین آثار حضور انسان در اطراف نوفرست بصورت سنگ نگاره هایی بر لاخ مزار کوچ واقع در حدود 5 کیلومتری جنوب نوفرست مشاهده شده است که بنا بر ارزیابی کارشناسان میراث فرهنگی جزو معتبرترین اسناد تاریخی مربوط به خراسان جنوبی به شمار می آیند. این نگاره ها که بر سطح صخره ای به رنگ سبز مایل به سیاه و به ابعاد 5*5 متر ایجاد شده اند، دوره طولانی پیش از تاریخ تا دوران متاخر اسلامی را در بر می گیرند.
مجموعه نگاره های لاخ مزار به 307 مورد می رسد که شامل نقوش انسان٬حیوان٬گیاه ٬علامت و نشانه ٬ کتیبه های پهلوی ٬ اشکانی٬ ساسانی ٬ کتیبه های عربی و کتیبه های فارسی هستند. شایان ذکر است که این سنگ نگاره ها نه تنها در اطراف نوفرست که در کل خراسان جنوبی(قهستان) جزو قدیمی ترین آثار کشف شده می باشند. نتیجه اینکه منطقه نوفرست جزو قدیمی ترین مناطق زیستی در خراسان جنوبی بوده است که تاریخی همپای تاریخ ایران زمین دارد. سنگ نگاره های موجود برروی لاخ مزار هنوز بطور کامل ترجمه با تفسیر نشده اند ولی همان کتیبه هایی که تا بحال تفسیر شده اند بر اهمیت این مکان در دورانهای مختلف علی الخصوص دوره ساسانی تاکید می ورزند. تکرار نام اردشیر در کتیبه های ترجمه شده مخصوصا با توجه به مطالبی که در ادامه درباره نسب خاندان شاهان نوفرست خواهد آمد بسیار جالب بنظر می رسد. هرچند تفسیر رسمی سازمان میراث فرهنگی که در قالب یک گزارش پژوهشی بچاپ رسیده است بطور غیر قابل قبولی سعی در کم اهمیت جلوه دادن وجود و تکرار نام اردشیر داشته و در عوض سعی دارد که قباد ساسانی را به نوعی به نقوش و کتیبه ها مرتبط سازد. بحث مفصل لاخ مزار کوچ در آینده ای نزدیک بصورت جداگانه ارائه خواهد شد. در اینجا تنها به جمعبندی جالب آقای لباف خانیکی کارشناس میراث فرهنگی اشاره می شود که «صخره لاخ مزار به مثابه یک دفتر یادبود است که از دوران های مختلف یادگارهایی بر آن نگاشته اند و هر کدام از این یادگارها بیانگر فرهنگ و اعتقاد اقوامی است که نگارگران از میانشان برخاسته اند.» 


علاوه بر لاخ مزار وجود دخمه های حفر شده در دره اصلی حوضه آبگیری رودخانه نوفرست  به فاصله کمی از چشمه-قنات گوالوگز نشان از حضور کهن انسان در این دیار می دهد. این دخمه ها که از طرفی در نزدیکی روستای کوچ فعلی نیز قرار می گیرند گواه بر یکی بودن ساکنان اولیه این دو روستا می دهند. سرو کهن نوفرست با قدمتی هزاران ساله و همینطور تعداد بیشمار قبور زردتشتیان در اطراف نوفرست دلایل دیگری هستند بر تاریخ بسیار و آبادانی منطقه در عهد ساسانیان.

ورود اسلام به منطقه احتمالا مصادف بوده با فتح قهستان که بنا بر نظر مورخان حدود سال29هجری و در زمان خلافت عثمان بوده است. البته آنگونه که در کتاب تاریخ سیستان به تصحیح محمد تقی بهار آمده است مردم قهستان به یکباره مسلمان نشدند بلکه تا قرن4هجری هنوز جمعیت زیادی از زردتشتیان در قهستان حضور داشته اند. همچنین در کتب تاریخی ذکر شده که بدلایل مختلف اعراب زیادی به این منطقه مهاجرت و بتدریج ساکن شده اند. برای درک میزان مهاجرت اعراب به جنوب خراسان توجه به گزارشی که مقدسی (375هجری) در کتاب احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم از منطقه قهستان ارایه می دهد خالی از لطف نیست: قهستان سرزمین پهناور است هشتاد فرسنگ سنگین در هشتاد است. ولی بیشتر آنرا کوهها و دشتهای خشک و بی درخت فرا گرفته است. قصبه قوهستان قاین است نه خوشی دارد نه ثروت.اقلیمها14تا هستند6تا عرب و8تا اقلیم عجمی، هر اقلیم چندخوره و چند قصبه وهر قصبه چند مدینه است. وی از۷۷قصبه نام می برد.
از زمان فتح قهستان تا حمله مغولان حکومتهای مختلفی روی کار آمدند که به اختصار بشرح زیر می باشند:

 حکومت عثمان تا سال35هجری
 حکومت حضرت علی (ع) از35تا40هجری
 حکومت امویان از سال40تا132هجری
 حکومت عباسیان از سال132تا656هجریالبته باید گفت که قهستان تنها تا سال255هجری تحت سلطه مستقیم عباسیان بود که تا این سال وقایع زیر در قهستان رخ دادند: سال 140 هجریابو مغیره خالد بن کثیر والی قاین بود و بعد ها به جرم طرفداری از علویان توسط عبدالجبار والی جنایتکار خراسان کشته شد.
سال 199 هجری در ایام خلافت مامون، ابن ترسل بعنوان والی قهستان منصوب شد.
سال 202 هجریامام جواد (ع) از طریق قهستان به خراسان آمد و در سال 203 معتصم عباسی حاکم قاین بود.
سال 218 هجریعبدالوهاب ثقفی به عنوان والی قهستان از سوی عبدالله بن طاهر استاندار خراسان انتخاب شد وی تا سال 241 هجری در قاین بود. در سال 255 هجری یعقوب لیث قهستان را فتح کرد و محمد بن زید را والی قهستان قرار داد. از این پس قهستان عرصه تاخت وتاز و نبرد امرای صفاری، سامانی، غزنوی، سلجوقی، خوارزمشاهی و اسماعیلی بود که در ذیل به پاره ای از وقایع مهم ثبت شده در کتب تاریخی اشاره می گردد.
سال289هجری دومین حاکم صفاری بنام عمرو بن لیث بقتل رسید و قهستان تحت سیطره سامانیان درآمد.
مابین سالهای301-310هجری ابوعمران دواتی حاکم سیستان  دوباره قهستان را تصرف کرد.
سال378هجری مظفر ابو علی دوم حاکم قهستان شد.
سال446هجری امیر یاقوتی برادرزاده سلطان طغرل سلجوقی حاکم قهستان شد.
سال484هجری اسماعیلیان وارد قهستان شدند.
سال549هجری جنگ سختی بین اسماعیلیان قهستان و امیر فرخ شاه غزنوی روی داد که در نتیجه امیر فرخ شاه پیروز شد.
سال596هجری اسماعیلیان قهستان وزیر سلطان تکش خوارزمشاهی را بقتل رساندند.
سال597شهاب الدین غوری با برادرش غیاث الدین به قهستان حمله ور شدند.

ملک شاه حسین بن ملک غیاث الدین مولف کتاب احیاء الملوک (1027هجری) نقل می کند که ملک شمس الدین بهرامشاه (یکی از حکام سیستان در اوایل قرن هفتم هجری) مکررا لشکر بر سر ملاحده (اسماعیلیه) می برد و در دفع اسماعیلیه بیشتر از جمیع ملوک و حکام دیگر سعی می نمود تا اینکه اسماعیلیه فدائیان را جمع نموده و تصمیم بر کشتن او گرفتند. ملک شمس الدین بهرامشاه در نوبتی که به قائن حمله کرده بود، جمعی را در نوفرست و گسک و مسک کشته به سیستان مراجعت نمود. لیکن در اثنای راه نیمروز و هنگامی که خیمه ملک خالی از سپاهیان بوده دو سه نفر از اسماعیلیه او را بقتل می رسانند. مولف احیاءالملوک تاریخ618هجری را برای این واقعه ذکر می کند. از این واقعه روشن می گردد که اولا اسماعیلیه قهستان در اوایل قرن هفتم در نوفرست نیز حاکم و مستقر بوده اند و در ثانی برخلاف نظر عامه نوفرستیها مبنی بر جدید بودن نام نوفرست و تعلق آن به400ساله اخیر این نام قدمتی بسیار فراتر دارد و حداقل اینکه قدمتی800ساله دارد. شایان ذکر است که مولف احیاءالملوک که اجداد مادری اش نوفرستی بوده اند (در ادامه خواهد آمد) بخوبی بر تاریخ نوفرست تسلط داشته ولی در هیچ جا از نام دیگری برای این روستا یاد نمی کند. 

سال622هجری محتشم شمس الدین وپس از وی محتشم ناصر الدین و سپس ابو الفداء هر سه از اسماعیلیه زمام امور قهستان را در دست گرفتند. سال672هجری‌ رکن الدین اسماعیلی با لشکر مغول از در صلح درآمد و مغول ها منوط به اینکه تمام قلاع قهستان را خود افراد خراب کنند از کشتار مردم امتناع خواهند کرد و اسماعیلیان بناچار خود قلاع خویش را تخریب کردند و سرانجام دولت اسماعیلیان توسط مغولها درهم شکسته شد.  بنا بر نظر محمد حسین آیتی در کتاب بهارستان در اوایل تسلط مغولان بر خراسان و در زمان سلطنت ارغون خان، حکومت قهستان به یکی از مغولان سخن سنج و زیرک بنام امیر طوغان واگذار شد. طوغان نیز مقر حکومت خود را در نوفرست قرار داد و باغی بزرگ بنام خود بنا نمود که هنوز در نوفرست برپا بوده و بنام خودش معروف می باشد. امیر طوغان در زمان وزارت سعدالدوله یهود و امارت بوقا رشادتهایی بکار برده که منتهی به کشته شدن بوقا و تذلیل وزیر مذکور و جماعت یهود و همینطور خلاصی مسلمانان از دست یهودیان که زمام امور مملکت را بدست گرفته بودند، شده است. بعد از فوت ارغون خان اکثریت امراء مغول به جانشینی کیخاتو برادر ارغون نظر داشتند ولی بعضی دیگر از جمله امیر طوغان درصدد برامدند که بایدو نواده هلاکو را به این سمت برسانند و دعوتنامه ای نیز به بغداد که بایدو بر آن حکومت داشت فرستادند ولی بایدو زیر بار نرفت و با وجود کیخاتو حاضر بقبول دعوت ایشان نگردید. کیخاتو در روز23رجب690بر تخت ایلخانی نشست و اندکی بعد امرایی را که در آخر عهد ارغون خان راه مخالف پیموده بودند را سیاست نمود از جمله امیر طوغان شحنه قهستان را بقتل رسانید.  
سال773هجری امیر تیمور گورکانی به قهستان لشکر کشی نمود.
قهستان از زمان آمدن تیمور تا سال 
907هجری که ظهور صفویان است به دست خانواده تیمور اداره می شد. سال855هجری  مولانا احمد یساوی حاکم قهستان شد. سال874هجری  شیخ زاهد طارمی از طرف سلطان حسین بایقرا به فرمانروایی قهستان منصوب شد.

بنابر نظر مولف بهارستان در عهد سلاطین گورکانی خاندان شاهان در نوفرست اقامت و حکومت داشته اند و از این جهت گفته شده که
نوفرستی که جای شاهان است                                 به به آب و وه وه نان استهمچنین مولف بهارستان در ذکر یکی از بزرگان قهستان بنام شاه اسحق ولی می نویسد که شاه اسحق، شاهزاده ای قابل و ادیبی فاضل بوده از خانواده شاهان که این خاندان بتولی و تبری و تصلب در تشیع امتیازی دارند. شاه اسحق اول در دوره زندگانی خود حاکم قهستان بوده و بجود و سخا معروف. آخر الامر بواسطه دشمنی بعضی معاندان، سلطان وقت او را مقید کرده و مدتی در دارالملک هرات محبوس بوده است تا اینکه بواسطه مرضش رخصت یافته و عازم نوفرست می گردد. شاه اسحق اول در سال899هجری وفات کرده و ملازمانش او را در محله شاهان نوفرست به خاک سپرده اند. 
سال919هجری‌ امیر خان موصلو به عنوان فرماندار و حاکم قاین از سوی شاه اسماعیل صفوی تعیین شد. مولف احیاءالملوک ضمن شرح احوال ملک شمس الدین محمد (یکی از حکام سیستان در اوایل قرن دهم هجری) پس از کناره گیری از حکومت و سپردن آن به برادر کوچکتر خود ملک سلطان محمود، نقل می کند که پس از مدتی برادر کوچکتر از برادر بزرگتر فراموش کرده و از وی می خواهد که دختر عمش را که در عقد برادر بزرگتر بوده طلاق دهد تا به عقد خود درآورد. ملک شمس الدین بشدت رنجیده شده و مدتی ابا می کند. اما آخرالامر از ترس جان خود مجبور بدین کار می گردد ولی دیگر در سیستان توقف نکرده و بجانب قاین رفته در بلوک نهارجان شاهان نوفرست استقبال او نموده او را به میان خود آورده، مخدره ای در حباله نکاح او در می آورند که از او اولاد بهم می رسد. بزرگ این اولاد بنقل از مولف احیاءالملوک ملک اسحاق بن ملک محمد بود که املاک بسیار در قهستان بهم رسانید و موضع بندان و طبسین را که بایر بود آباد کرد. فوت ملک شمس الدین محمد را در موضع نوفرست بتاریخ928هجری در64سالگی ذکر می کند.  همچنین مولف احیاءالملوک نیم صفحه ای را بذکر حال ملوک نوفرست اختصاص می دهد که بنوبه خود حاکی از اهمیت این خاندان در منطقه قهستان و سیستان می دهد. وی ذکر می کند که پس از آنکه ملک اسحق بن ملک محمد از مادری از تبار شاهان نوفرست تولد یافت و به مکنت و بزرگی رسید مجددا با خاندان شاهان وصلت کرده و صبیه ملک علی ولد رشید خود به شاه ولی می دهد که از او سه پسر بهم می رسد. مولف احیاءالملوک سپس عینا اینگونه نقل می کند که "اکنون(منظور حدود سال1027هجری است)ملک اسحق ثانی ارشد ایشان(ملوک نوفرست)و به عنایت دوستان در سلک ملازمان علیه شاهی انتظام دارد و نسب ایشان را در تواریخ مطالعه نموده ام.اما ملک اسحق سیستانی(احتمالا منظور ملک اسحق بن ملک محمد است)که بشهده تاریخ مشهور بود می گفته که نسب شاهان نوفرست به اردشیر بابک می رسد و از میر غیاث جد مادری فقیر مشهور است که نسب ملوک بخت افزون را که از ملوک نوفرست است به اردشیر بابک منسوب می نمود.العلم عند الله." و اما ملک بخت افزون آنگونه که خود مولف در شرح حال میران میر عبدالله ذکر می کند، از اجداد مادری وی است که نام کامل او "ملک بخت افزون بن ملک اردشیر از ملوک قهستان  که الحال در قریه نوفرست نهارجان جمعی هستند،  به سیستان افتاده و از آبا و اجداد امیر مبارز امیر همه که از امرای قدیم سیستان است زن خواسته و در سیستان ساکن شده ، پس از مدتی امیر عبدالله بوجود آمده ".  بدین ترتیب روشن می شود که گروهی از امیران سیستان که به میران میر عبدالله معروف بوده اند از نسل ملوک نوفرست بوده اند. البته ظاهرا کسی از این امیران به مقام حکومت سیستان نرسیده و همگی در رکاب حکام سیستان که از نسل عمرو بن لیث صفاری بوده اند خدمت می کرده و با آنان پیوندهای خویشی داشته اند. از تاریخ دقیق مهاجرت ملک بخت افزون به سیستان ذکری نشده است ولی گویا نامبرده اولین کسی است که به سیستان رفته و با امیران آنجا پیوند برقرار کرده است. همچنین مولف احیاء الملوک در آغاز کتاب و ذکر کتبی که درباره تاریخ سیستان نوشته شده ذکر می کند که جد مادری او امیر محمد امیر مبارز که خود از اعقاب ملک بخت افزون و از میران میرعبدالله بوده کتابی مبسوط در تاریخ سیستان نوشته که وی در دوران کودکی در دبستان چند جزء از آن را دیده ولی بهنگام تالیف احیاءالملوک نسخه ای از آن کتاب موجود نبوده است. شرح حال ملک بخت افزون را مولف احیاءالملوک از آن کتاب برگرفته است.    سال1157هجری امیر علم خان خزیمه پسر اسماعیل خان جانشین پدر شد که همواره به عقل و کیاست اشتهار داشت و همواره در رکاب نادرشاه بود در این زمان وقتی محمد علیخان قراقلو فرمانده کل قوای نادر در خراسان بر علیه نادر علم طغیان بر افراشته بود وی را دستگیر نمود. سال1213هجری امیر علم خان دوم بعنوان پنجمین امیر خاندان خزیمه حکومت قاینات رابر عهده گرفت.سال1247هجری امیر اسداله خان فرزند امیر علم خان بعنوان ششمین امیر خاندان خزیمه حسام الدوله جانشین پدر شد وی در سال1249در اردوکشی محمد میرزا به هرات حضور داشت در سال1253و1254به همراه محمد شاه قاجار در محاصره هرات در اردوی ایران بود در سال1277وی در ازای  دفع ترکمانان متجاوز به محدوده قاینات از شاه خلعت دریافت کرد و به درجه سرهنگی ارتقاء‌یافت. سال1284هجری  امیر علم خان حشمت الملک بعنوان امیر خاندان خزیمه به حکومت قاینات رسید وی از طرف ناصرالدین شاه به لقب حشمت الملک مفتخر گردید و در سال1309به منصب امیر تومان ارتقاء یافت. سال1322هجری امیر محمد ابراهیم خان شوکت الملک بعنوان دهمین امیر خاندان خزیمه حکومت قاینات را در دست گرفت. گزارشی مکتوب درباره نوفرست و حال وهوای آن را می توان در کتاب نامه هایی از قهستان تالیف اف هیل انگلیسی و ترجمه محمد حسن گنجی پیدا کرد. این گزارش مربوط به سال1332هجری قمری مطابق با1293هجری شمسی و1914میلادی می باشد. آنگونه که اف هیل کنسول انگلیس در بیرجند در تاریخ22می1914معادل با1خرداد1293گزارش می کند نوفرست آبادی سرسبز و پر دار و درختی است که در دامنه کوه و در17مایلی (27کیلومتری ) شهر بیرجند قرار دارد. او مهمان تاجر سرشناسی بوده است که همان ملک التجار بیرجند معروف به حاجی ملک می باشد. او گزارش می دهد که درختان بادام مهمانش را سرما زده است ولی مابقی درختان در امان مانده اند. همچنین حاجی ملک بیش از100نفر کارگر را در کارگاههای قالی بافی خود مشغول بکار داشته است. از محتوای سخنان رد وبدل شده بین حاجی ملک و اف هیل بر می آید که ایامی که این گزارش در آن نوشته شده مصادف بوده با سیل ورود کالاهای خارجی به منطقه قهستان و در40سال قبل از این ایام یعنی مثلا1250هجری شمسی خبری از کالاههای خارجی در بازار نبوده است و قیمتها به نسبت خیلی پایین تر بوده اند. اف هیل شبی را در نوفرست می ماند و سپس عازم چنشت می شود در باز گشت از چنشت مجددا شبی را در نوفرست میهمان یک کشاورز جوان نوفرستی می گردد و این باغدار نحوه خرید و فروش زمین در نوفرست را اینگونه توضیح می دهد که در اینجا زمین را نه بر اساس جریب و وسعت بلکه بر اساس حق آبه و موقعیت زمین از لحاظ فاصله تا دهانه قنات ارزیابی می کنند آب نیز بر مبنای مقدار سنجیده نمی شود بلکه بر اساس سهم زمانی محاسبه می شود.    

منابع:

1.      احیاءالملوک- ملک شاه حسین بن ملک غیاث الدین2.      بهارستان- محمد حسین آیتی3.      سلسله مقالات پژوهشی، لاخ مزار بیرجند- رجبعلی لباف خانیکی،رسول بشاش4.      نامه هایی از قهستان - اف هیل، ترجمه محمد حسن گنجی

۰ ۰

شاگرد و استاد

۰ نظر

v\:* {behavior:url(#default#VML);} o\:* {behavior:url(#default#VML);} w\:* {behavior:url(#default#VML);} .shape {behavior:url(#default#VML);}

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin-top:0in; mso-para-margin-right:0in; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0in; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; mso-bidi-font-size:12.0pt; font-family:"Times New Roman","serif"; mso-bidi-font-family:"B Lotus"; mso-bidi-language:FA;}

شبی از شبها، شاگردی در حال عبادت و تضرع وگریه و زاری بود.
در همین حال مدتی گذشت، تا آنکه استاد خود را، بالای سرش دید، که با تعجب و حیرت؛ او را، نظاره می کند !
استاد پرسید : برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می کنی؟
شاگرد گفت : برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم، و برخورداری از لطف خداوند!
استاد گفت : سوالی می پرسم ، پاسخ ده؟
شاگرد گفت : با کمال میل؛ استاد.
استاد گفت : اگر مرغی را، پرورش دهی ، هدف تو از پرورشِ آن چیست؟
شاگرد گفت: خوب معلوم است استاد؛ برای آنکه از گوشت و تخم مرغ آن بهره مند شوم .
استاد گفت: اگر آن مرغ، برایت گریه و زاری کند، آیا از تصمیم خود، منصرف خواهی شد؟

شاگردگفت: خوب راستش نه...!نمی توانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ، برای خود، تصور کنم!
استاد گفت: حال اگر این مرغ ، برایت تخم طلا دهد چه؟ آیا باز هم او را، خواهی کشت، تا از آن بهره مند گردی؟!
شاگرد گفت : نه هرگز استاد، مطمئنا آن تخمها، برایم مهمتر و با ارزش تر ، خواهند بود!
استاد گفت :
پس تو نیز؛ برای خداوند، چنین باش!
همیشه تلاش کن، تا با ارزش تر از جسم ، گوشت ، پوست و استخوانت؛ گردی.
تلاش کن تا آنقدر برای انسانها، هستی و کائنات خداوند، مفید و با ارزش شوی
تا مقام و لیاقتِ توجه، لطف و رحمتِ او را، بدست آوری .
خداوند از تو گریه و زاری نمی خواهد!
او، از تو حرکت، رشد، تعالی، و با ارزش شدن را می خواهد ومی پذیرد
« نه ابرازِ ناراحتی و گریه و زاری را.....!!!»

۰ ۰

شهید مرتضی مطهری در کتاب حق و باطل نوشته:

۰ نظر
شهید مرتضی مطهری در کتاب حق و باطل نوشته:

 از کودکی همیشه این سوال برایممطرح بود کهچرا قطار تا وقتی ایستاده است کسیبه او سنگ نمی‌زنداما وقتی قطار به راه افتادسنگباران می‌شود...

این معما برایم بود تا وقتی که بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم دیدم این‏ قانون کلی زندگی ما ایرانیان است که هر کسی و هر چیزی تا وقتی که ساکن‏ است مورد احترام است، تا ساکت است مورد تعظیم و تبجیل است اما همین که به راه افتاد و یک قدم برداشت نه تنها کسی کمکش نمی‏کند، بلکه‏ سنگ است که بطرف او پرتاب می‏شود، و این نشانه یک جامعه مرده است، ولی یک جامعه زنده فقط برای کسانی احترام قائل است که متکلم هستند نه‏ ساکت، متحرکند نه ساکن، باخبرترند نه بی‏خبرتر


۰ ۰

آغاز پیش ثبت نام نامزدهای شوراهای روستایی

۰ نظر
وی گفت: کاندیداهای شوراهای شهر نیز باید براساس برنامه زمان بندی شده اعلام شده اقدام نمایند و مدارک خود را در این روز به فرمانداری ها تحویل دهند.
بهرامی گفت: هیات های اجرایی استان تا 25 فروردین تشکیل خواهند شد و یکی از وظایف این هیات ها اقدام برای استعلام های لازم، گزینش و در نهایت تایید صلاحیت داوطلبان است.
وی افزود: در فرمانداری هر شهرستان یک هیات نظارت پنج نفری و در هر بخشداری نیز یک هیات نظارت سه نفری تشکیل می شود که داوطلبان می توانند مسایل و مراتب مورد اعتراض شان را به آن ها ارجاع دهند.
مدیرکل سیاسی و انتخابات استانداری کرمانشاه در خصوص مدرک تحصیلی لازم برای کاندیداهای شوراهای اسلامی شهر و روستا گفت: برای روستاهای تا سقف 200 خانوار، داشتن سواد خواندن و نوشتن الزامی است اما نامزدهای شوراهای روستایی بین 201 خانوار به بالا باید دارای مدرک تحصیلی دیپلم باشند.
وی، مدرک تحصیلی لازم برای داوطلبان شورای شهرهای تا سقف 20 هزار نفر جمعیت را فوق دیپلم اعلام کرد و گفت: این شرط در شهرهای بالای 20 هزار نفر جمعیت، داشتن مدرک لیسانس (در هر رشته تحصیلی) می باشد.
بهرامی گفت: برای روستاهای تا سقف یک هزار و 500 نفر جمعیت اعضای شورا، سه نفر می باشند ضمن اینکه دو نفر نیز به صورت علی البدل انتخاب می شوند.
وی ادامه داد: در روستاهای بالای یک هزار و 500 نفر جمعیت نیز تعداد ثابت اعضای شورای شهر پنج نفر و تعداد اعضای علی البدل هم سه نفر می باشند.
وی تعداد اعضای شورا در شهرهای تا سقف 20 هزار نفر جمعیت را پنج نفر عضو اصلی و دو نفر عضو علی البدل اعلام کرد و برای شهرهای بین 20 تا 50 هزار نفر جمعیت نیز، تعداد اعضای اصلی شورا را هفت نفر و اعضای علی البدل را سه نفر عنوان کرد.
بهرامی گفت: هم اینک شش شهر استان کرمانشاه دارای این شرایط (شورای هفت نفره) می باشند که عبارتند از: پاوه، روانسر، سرپل ذهاب، صحنه، سنقر و گیلانغرب.
وی همچنین تعداد اعضای اصلی شورا در شهرهای بین 50 تا 100 هزار نفر جمعیت را 9 نفر و تعداد اعضای علی البدل را نیز چهار نفر اعلام کرد و گفت: چهار شهر جوانرود، اسلام آباد غرب، کنگاور و هرسین در استان کرمانشاه دارای چنین شرایطی می باشند.
مدیرکل سیاسی و انتخابات استان کرمانشاه با اشاره به جمعیت حدود یک میلیون نفری شهر کرمانشاه، گفت: براساس قانون در شهرهای با جمعیت بین 500 هزار تا یک میلیون نفر، می باید 15 نفر عضو اصلی شورا و هفت عضو علی البدل انتخاب شوند که شهر کرمانشاه دارای چنین شرایطی است.
وی در پایان از شهروندان خواست تا در صورت مشاهده هرگونه تخلف انتخاباتی مانند تبلیغات پیش از موعد شامل دیوارنویسی، توزیع کارت های چاپی، نصب پوستر و.. . مراتب را به فرمانداری ها گزارش دهند تا با خاطیان برخورد
۰ ۰

حکایت وقت رسیدن مرگ...!

۰ نظر
حکایت وقت رسیدن مرگ...!



یارو نشسته بود داشت تلویزیون میدید که یهو مرگ اومد پیشش ...
مرگ گفت : الان نوبت توئه که ببرمت ...


مرده یه کم آشفته شد و گفت : داداش اگه راه داره بیخیال ما بشو بذار واسه بعدا ...

 

مرگ : نه اصلا راه نداره. همه چی طبق برنامست. طبق لیست من الان نوبت توئه ... مرده گفت :

حداقل بذار یه شربت بیارم خستگیت در بره بعد جونمو بگیر ... مرگ قبول کرد و مرده رفت شربت بیاره...

 

توی شربت 2 تا قرص خواب خیلی قوی ریخت ... مرگ وقتی شربته رو خورد به خواب عمیقی فرو رفت...

مرده وقتی مرگ خواب بود لیستو برداشت اسمشو پاک کرد نوشت آخر لیست ... و منتظر شد تا مرگ بیدار شه ...

 

مرگ وقتی بیدار شد گفت : دمت گرم داداش حسابی حال دادی خستگیم در رفت ...

بخاطر این محبتت منم بیخیال تو میشم و میرم از آخر شروع به جون گرفتن میکنم ...

۰ ۰

السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)

۰ نظر
السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)
بمناسبت شهادت حضرت فاطمه الزهرا(س) مراسم سوگواری در روستای نوفرست برگزار شد.
به گزارش خبرنگار صدای نوفرست، این مراسم در مسجد جامع نوفرست با حضور مردم دوستدار اهل بیت (ع) و مداحان و سخنرانان برگزار شد.
۰ ۰

شکوفه های بهاری در نوفرست

۰ نظر

۰ ۰

نتایج مسابقات پینگ پنگ روز گذشته نوفرست

۰ نظر

به گزارش خبرنگار صدای نوفرست نتایج مسابقات پینگ پنگ روز گذشته نوفرست به شرح ذیل میباشد                   

نفر اول جناب  اقای مرتضی بشیری زاده

نفر دوم جناب   اقای مهدی نوفرستی

نفر سوم جناب   اقای محمدنوفرستی

۰ ۰

روز طبیعت، فرصتی برای یادآوری قیامت

۰ نظر

معناى تسخیر آنچه در آسمان‌ها و زمین است براى انسان، این است که اجزاء عالم مشهود همه بر طبق یک نظام جریان دارد، و نظامى واحد بر همه آن‌ها حاکم است و بعضى را به بعضى دیگر مرتبط، و همه را با انسان مربوط و متصل مى‏سازد، و در نتیجه انسان در زندگى خود از موجودات علوى و سفلى منتفع مى‏شود، و روز به روز دامنه انتفاع و بهره‏گیرى جوامع بشرى از موجودات زمینى و آسمانى گسترش مى‏یابد، و آنها را از جهات گوناگون واسطه رسیدن به اغراض خود یعنى مزایاى حیاتى خود قرار مى‏دهد، پس به همین جهت تمامى این موجودات مسخر انسانند.

ذوات همه موجودات از ناحیه خدا آغاز شده، چون او آن‌ها را ایجاد کرده، در حالى که قبل از ایجاد الگویش را از جایى نگرفته و همچنین آثار و خواص آن‌ها نیز مخلوقات اویند که یکى از آثار و خواص آن‌ها همین ارتباط آن‌ها به یکدیگر است که نظام جارى در آن‌ها به وجود آورده، نظامى که با زندگى انسان‌ها مرتبط است، هم‌چنان که در جاى دیگر فرموده:

«اللَّهُ یَبْدَۆُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ»؛ «خدا است که خلق را بدون الگو ایجاد کرده و دوباره اعاده‏اش مى‏کند» (روم/ 11) و نیز فرموده: «إِنَّهُ هُوَ یُبْدِئُ وَ یُعِیدُ»؛ «او به حقیقت نخست خلق را بیافریند و (پس از مرگ) دوباره به عرصه قیامت بازگرداند». (بروج/13)

می‌توان از مشاهده مراحل مختلف حیات در مورد انسان‌ها و جهان گیاهان به دست آورد که خداوند حق است و چون او حق است نظامى را که آفریده نیز حق است، بنا بر این نمى‏تواند بیهوده و بى‌هدف باشد. و چون این جهان بى هدف نیست و از سوى دیگر هدف اصلى را در خود آن نمى‏یابیم یقین پیدا مى‏کنیم که معاد و رستاخیزى در کار است

آن قدر به انسان شخصیت و ارزش و عظمت داد که تمام موجودات عالم هستى را مسخر و در مسیر منافع او قرار داد، آفتاب و ماه، باد و باران، کوه‏ها و دره‏ها، جنگلها و صحراها، درختان و حیوانات، معادن و منابع زیر زمینى، و خلاصه همه این موجودات را به خدمت آدمی دعوت کرد، و همه را سرگشته و فرمانبردارش ساخت، تا از مواهب او بهره گیرید و به غفلت نخورید.

با توجه به اینکه همه مواهب از ناحیه او است و خالق و مدبر و پروردگار همه ذات پاک او مى‏باشد پس چرا انسان به سراغ غیر او رود؟ و سر بر آستان مخلوقات ضعیف بگذارد؟ و از معرفت منعم حقیقى غافل بماند؟

لذا در پایان آیه مى‏افزاید: در این نشانه‏هاى مهمى است براى کسانى که تفکر و اندیشه مى‏کنند.

پیام‌هایی که از آیه به دست می‌آید عبارتند از:

ـ تمام هستى در راستاى بهره‏گیرى انسان است.

ـ با حاکم شدن بر هستى، مغرور نشویم که هر چه هست از اوست.

ـ هماهنگى اجزاى هستى در جهت واحد، نشانه‏ى یکتایى آفریدگار است.

ـ فکر کردن در نعمت‏هاى الهى نوعى تشکّر از اوست.

ـ خداوند انسان را به تفکّر دعوت و تشویق کرده است.

طبیعت

ـدر تسخیر هستى براى انسان، نشانه‏هاى زیادى براى اهل فکر وجود دارد. (شاید رابطه تفکّر و تسخیر این باشد که در انسان قدرتى نهفته که مى‏تواند تمام مظاهر طبیعت را به نفع خود تصرّف کند و این قدرت با اندیشه به کار مى‏افتد.)

ـ هم احساس را شکوفا کنید و هم اندیشه را رشد دهید.

قرآن کریم با اشاره به اینکه فصل بهار نمونه بارز روز رستاخیز است، می‌فرماید: « یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَیْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَیِّنَ لَکُمْ وَ نُقِرُّ فِی الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ وَ مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّى وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلى‏ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیج‏»؛ «اى مردم، اگر در باره برانگیخته شدن در شکّید، پس [بدانید] که ما شما را از خاک آفریده‏ایم، سپس از نطفه، سپس از علقه، آن گاه از مضغه، داراى خلقت کامل و [احیاناً] خلقت ناقص، تا [قدرت خود را] بر شما روشن گردانیم. و آنچه را اراده مى‏کنیم تا مدتى معین در رحمها قرار مى‏دهیم، آن گاه شما را [به صورت‏] کودک برون مى‏آوریم، سپس [حیات شما را ادامه مى‏دهیم‏] تا به حد رشدتان برسید، و برخى از شما [زودرس‏] مى‏میرد، و برخى از شما به غایت پیرى مى‏رسد به گونه‏اى که پس از دانستن [بسى چیزها] چیزى نمى‏داند. و زمین را خشکیده مى‏بینى و [لى‏] چون آب بر آن فرود آوریم به جنبش درمى‏آید و نمو مى‏کند و از هر نوع [رستنیهاى‏] نیکو مى‏رویاند». (حج/5)

آن قدر به انسان شخصیت و ارزش و عظمت داد که تمام موجودات عالم هستى را مسخر و در مسیر منافع او قرار داد، آفتاب و ماه، باد و باران، کوه‏ها و دره‏ها، جنگلها و صحراها، درختان و حیوانات، معادن و منابع زیر زمینى، و خلاصه همه این موجودات را به خدمت آدمی دعوت کرد، و همه را سرگشته و فرمانبردارش ساخت، تا از مواهب او بهره گیرید و به غفلت نخورید

به طور کلی می‌توان چنین بیان داشت که:

ـ می‌توان از مشاهده مراحل مختلف حیات در مورد انسان‌ها و جهان گیاهان به دست آورد که خداوند حق است و چون او حق است نظامى را که آفریده نیز حق است، بنابراین نمى‏تواند بیهوده و بى‌هدف باشد. و چون این جهان بى هدف نیست و از سوى دیگر هدف اصلى را در خود آن نمى‏یابیم یقین پیدا مى‏کنیم که معاد و رستاخیزى در کار است.

ـ این نظام حاکم بر جهان حیات به ما مى‏گوید همان کسى که لباس حیات بر تن خاک مى‏پوشاند، و نطفه بى‌ارزش را به انسان کاملى مبدل مى‏سازد، و زمین‌هاى مرده را جان مى‏دهد او مردگان را حیات نوین مى‏بخشد بی‌شک در روز رستاخیز نیز می‌تواند به انسان جانی دوباره بخشد.

ـخدا بر هر چیز توانا است و چیزى در برابر قدرت او غیر ممکن نیست.آیا کسى که مى‏تواند خاک بى‌جان را تبدیل به نطفه کند و نطفه بى‌ارزش را در مراحل حیات پیش ببرد، و هر روز لباس تازه‏اى از زندگى بر او بپوشاند، و زمین‌هاى خشکیده و افسرده بى‌روح را چنان سر سبز و خرم سازد که قهقهه حیات از سر تا سر آن برخیزد، آیا چنین کسى قادر نیست که انسان را بعد از مرگ به زندگى جدید باز گرداند؟

آن‌ها که در امکان زندگى بعد از مرگ تردید دارند صحنه مشابه آن در زندگى انسان‌ها و گیاهان دائما در برابر چشمان آنان است و همه سال و همه روز تکرار مى‏شود و اگر در قدرت خدا شک دارند این چیزى است که نمونه‏هاى بارز آن را با چشم خود مى‏بینند. فقط کافی است اندکی توجه کرده و با دقت بیشتری مشاهده گردند. تعطیلات نوروز و روز آخر عید که روز طبیعت نامیده شده است بهترین فرصت برای این نوع نگرش می‌باشد.

 زینب مجلسی راد        

بخش قرآن تبیان        


منابع:

مقاله فرصت‌های طلایی نوروز، محمدمهدی فجری، ص 47 و 48.

تفسیر نمونه، ج‏21، ص: 245؛ ج ‏14، ص 21

ترجمه تفسیر المیزان، ج 18، ص 245.

تفسیر نور، ج ‏10، ص 521.

۰ ۰

اعتراض سازمان بنادر هرمزگان به نتیجه گزارش کارشناسان دادگستری در مورد فاجعه دریایی منجر به مرگ ۱۵گرد

۰ نظر
فاجعه ناگوار

بهمن ماه سال گذشته در چنین روزی ۲۰شهروند مشهدی که همگی بازنشسته بودند به همراه خانواده های شان یک فروند اتوبوس دریایی را کرایه کردند تا با آن از جاذبه های گردشگری جزایر قشم و هرمز بازدید کنند. اتوبوس دریایی با ۲۲سرنشین از جمله ناخدا و کمک او ساعت ۸:۳۰صبح روز یکم بهمن ماه پارسال از اسکله شهید حقانی بندرعباس به سمت جزیره هرمز به راه افتاد. مسافران اتوبوس پس از گشت و گذار در جزیره هرمز ساعت ۴:۳۰ بعدازظهر همان روز دوباره سوار اتوبوس دریایی مذکور شدند تا به بندرعباس بازگردند اما در بین راه شناور مذکور به دلیل تمام شدن بنزین آن از حرکت بازایستاد و اتوبوس و مسافران آن در میان امواج متلاطم دریا رها شدند.

بالاخره امداد رسید اما...

تا این که پس از ۲ساعت، در تاریکی هوا و پس از تماس های مکرر با اسکله شناور امدادی از راه رسید که هنگام امدادرسانی این شناور، اتوبوس دریایی غرق شد و ۱۶تن از مسافران آن که ۱۵نفر گردشگر مشهدی بودند غرق شدند و فقط ۴نفر نجات یافتند.

شکایت بازماندگان

پس از این فاجعه بازماندگان آن شکایتی را به مقامات قضایی هرمزگان تقدیم کردند. حدود ۶ماه پیش از سوی شعبه ۱۱ بازپرسی بندرعباس به ریاست قاضی امانی هیئتی ۳نفره به مشهد سفر کرد تا با تحقیق از بازماندگان حادثه نظر کارشناسی خود را به دستگاه قضایی اعلام کند.

در جلسه هیئت که خبرنگار خراسان هم حضور داشت، اجاقی، کارشناس دادگستری بندرعباس به تفصیل از بازماندگان حادثه شامل خانم تاج اعظم بهادری، محمد نظم آرا، مهدینوفرستیو حسن مرادیان پرس و جو و درخواست کرد تا چگونگی وقوع این فاجعه را شرح دهند.

افراد یاد شده نیز به سوالات مختلف هیئت کارشناسی پاسخ دادند و همه چیز فیلمبرداری شد.

اکنون ۵ماه از زمان اعزام هیئت کارشناسی به مشهد و یک سال از وقوع حادثه می گذرد.

بازماندگان ناراضی اند

خانم تاج اعظم بهادری که همسرش را در این حادثه از دست داده و خودش هم پس از پرتاب خویش به دریا نجات یافته است از روند کند رسیدگی به پرونده گلایه دارد و می گوید قصد داریم تا همگی به دادگستری بندرعباس برویم و نسبت به بی تفاوتی مسئولان و روند کند رسیدگی مسئولان مربوطه اعتراض کنیم.

محمدنوفرستیجوان ۱۷ساله ای که پدرومادرش را در این فاجعه از دست داده و او نیز پس از پرت کردن خود به دریا نجات یافته است به خراسان می گوید: یک سال است که مدام کابوس می بینم، با خود گفتم شاید با مجازات عاملان و مقصران حادثه اندکی از لحاظ روحی و روانی بهبود یابم اما هنوز با همه دوندگی ها هیچ نتیجه ای عایدمان نشده است.

خدا می داند که بر ما 2 نفر چه گذشته است

وی افزود: من و خواهر ۷ساله ام با پدربزرگ مان زندگی می کنیم و خدا می داند که بر ما ۲نفر چه می گذرد! خانواده های سایر بازماندگان و بعضی از نجات یافتگان حادثه نظیر محمد نظم آرا و مرادیان و خانواده های پیرعطا، صالحی زاده، کمیلی و طباطبایی نیز در گفت وگو با خراسان خواستار تسریع در رسیدگی به این پرونده و مجازات مقصران آن شدند.

این خانواده ها حتی ۲تن از وکلای مجرب را به منظور پیگیری استخدام کرده اند که با تمام این پیگیری ها هنوز پرونده به نتیجه مشخصی نرسیده است.

من گزارشم را ارائه کرده ام

در همین حال اجاقی رئیس هیئت ۳نفره دادگستری هرمزگان در گفت وگو با خبرنگار ما پیرامون وضعیت پرونده می گوید: من در سفری که به مشهد داشتم و شما شاهد بودید تحقیقاتم را به پایان بردم که نتیجه آن ۳۷۴صفحه گزارش شد که مستندات آن را نیز ارائه کردم. وی افزود: من در آن گزارش به میزان ۷۰درصد سازمان بنادر هرمزگان را مقصر اعلام کردم و ۳۰درصد نیز ناخدا را، اما پس از ارائه گزارشم به شعبه بازپرسی دادگستری بندرعباس سازمان بنادر به این رای اعتراض کرد که نتیجه این اعتراض منجر به این شد که هیئت ۵نفره دیگری مجددا در مورد ماجرا تحقیق کرده و گزارش خود را اعلام نموده و مقصران و درصد آن را مشخص کند.

او افزود: ۳۷۴صفحه گزارش خود را به آن هیئت تقدیم کردم و آن ها ۲۵روز است که کار خود را آغاز کرده اند.

تا 2 ماه دیگر رای صادر می شود

وی در مورد روند رسیدگی به پرونده پس از ارائه مستندات اولیه به هیئت ۵نفره هم گفت: پرونده اکنون در شعبه بازپرسی است و پس از اعلام نتیجه گزارش هیئت ۵نفره به دادگاه ارسال می شود و انتظار می رود تا ۲ماه دیگر رای این پرونده صادر شود.

خراسان رضوی - مورخ یکشنبه1391/11/01شماره انتشار 18321
نویسنده: حمیدرضا ناسخ info@khorasannews.com

۰ ۰
وبلاگ صدای نوفرست با انتشار اخبار نوفرستی های اقصی نقاط کشور هدف اطـــلاع رسانی را در حـــوزه های فرهـــنگی، ورزشی و ... دارد.
مطالب این وبـــــــلاگ با همکاری اهالی محترم روستای نوفرست منتشر می شود.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان