تاریخچه نوفرست

تا به امروز قدیمی ترین آثار حضور انسان در اطراف نوفرست بصورت سنگ نگاره هایی بر لاخ مزار کوچ واقع در حدود 5 کیلومتری جنوب نوفرست مشاهده شده است که بنا بر ارزیابی کارشناسان میراث فرهنگی جزو معتبرترین اسناد تاریخی مربوط به خراسان جنوبی به شمار می آیند. این نگاره ها که بر سطح صخره ای به رنگ سبز مایل به سیاه و به ابعاد 5*5 متر ایجاد شده اند، دوره طولانی پیش از تاریخ تا دوران متاخر اسلامی را در بر می گیرند.

http://s8.picofile.com/file/8309666484/photo_2016_03_26_09_33_50.jpg
مجموعه نگاره های لاخ مزار به 307 مورد می رسد که شامل نقوش انسان٬حیوان٬گیاه ٬علامت و نشانه ٬ کتیبه های پهلوی ٬ اشکانی٬ ساسانی ٬ کتیبه های عربی و کتیبه های فارسی هستند. شایان ذکر است که این سنگ نگاره ها نه تنها در اطراف نوفرست که در کل خراسان جنوبی(قهستان) جزو قدیمی ترین آثار کشف شده می باشند.

http://s8.picofile.com/file/8309666384/photo_2016_03_26_09_33_19.jpg

نتیجه اینکه منطقه نوفرست جزو قدیمی ترین مناطق زیستی در خراسان جنوبی بوده است که تاریخی همپای تاریخ ایران زمین دارد. سنگ نگاره های موجود برروی لاخ مزار هنوز بطور کامل ترجمه با تفسیر نشده اند ولی همان کتیبه هایی که تا بحال تفسیر شده اند بر اهمیت این مکان در دورانهای مختلف علی الخصوص دوره ساسانی تاکید می ورزند. تکرار نام اردشیر در کتیبه های ترجمه شده مخصوصا با توجه به مطالبی که در ادامه درباره نسب خاندان شاهان نوفرست خواهد آمد بسیار جالب بنظر می رسد. هرچند تفسیر رسمی سازمان میراث فرهنگی که در قالب یک گزارش پژوهشی بچاپ رسیده است بطور غیر قابل قبولی سعی در کم اهمیت جلوه دادن وجود و تکرار نام اردشیر داشته و در عوض سعی دارد که قباد ساسانی را به نوعی به نقوش و کتیبه ها مرتبط سازد. بحث مفصل لاخ مزار کوچ در آینده ای نزدیک بصورت جداگانه ارائه خواهد شد. در اینجا تنها به جمعبندی جالب آقای لباف خانیکی کارشناس میراث فرهنگی اشاره می شود که «صخره لاخ مزار به مثابه یک دفتر یادبود است که از دوران های مختلف یادگارهایی بر آن نگاشته اند و هر کدام از این یادگارها بیانگر فرهنگ و اعتقاد اقوامی است که نگارگران از میانشان برخاسته اند.» 

http://s8.picofile.com/file/8309666392/photo_2016_03_26_09_33_27.jpg


علاوه بر لاخ مزار وجود دخمه های حفر شده در دره اصلی حوضه آبگیری رودخانه نوفرست  به فاصله کمی از چشمه-قنات گوالوگز نشان از حضور کهن انسان در این دیار می دهد. این دخمه ها که از طرفی در نزدیکی روستای کوچ فعلی نیز قرار می گیرند گواه بر یکی بودن ساکنان اولیه این دو روستا می دهند. سرو کهن نوفرست با قدمتی هزاران ساله و همینطور تعداد بیشمار قبور زردتشتیان در اطراف نوفرست دلایل دیگری هستند بر تاریخ بسیار و آبادانی منطقه در عهد ساسانیان.

http://s8.picofile.com/file/8309666450/photo_2016_03_26_09_33_48.jpg

ورود اسلام به منطقه احتمالا مصادف بوده با فتح قهستان که بنا بر نظر مورخان حدود سال 29 هجری و در زمان خلافت عثمان بوده است. البته آنگونه که در کتاب تاریخ سیستان به تصحیح محمد تقی بهار آمده است مردم قهستان به یکباره مسلمان نشدند بلکه تا قرن 4 هجری هنوز جمعیت زیادی از زردتشتیان در قهستان حضور داشته اند. همچنین در کتب تاریخی ذکر شده که بدلایل مختلف اعراب زیادی به این منطقه مهاجرت و بتدریج ساکن شده اند. برای درک میزان مهاجرت اعراب به جنوب خراسان توجه به گزارشی که مقدسی (375 هجری) در کتاب احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم از منطقه قهستان ارایه می دهد خالی از لطف نیست: قهستان سرزمین پهناور است هشتاد فرسنگ سنگین در هشتاد است. ولی بیشتر آنرا کوهها و دشتهای خشک و بی درخت فرا گرفته است. قصبه قوهستان قاین است نه خوشی دارد نه ثروت. اقلیمها 14تا هستند 6تا عرب و 8تا اقلیم عجمی، هر اقلیم چندخوره و چند قصبه وهر قصبه چند مدینه است. وی از ۷۷قصبه نام می برد.

http://s8.picofile.com/file/8309666492/photo_2016_03_26_09_34_06.jpg


از زمان فتح قهستان تا حمله مغولان حکومتهای مختلفی روی کار آمدند که به اختصار بشرح زیر می باشند:

 حکومت عثمان تا سال 35 هجری
 حکومت حضرت علی (ع) از 35 تا 40 هجری
 حکومت امویان از سال 40 تا 132 هجری
 حکومت عباسیان از سال 132 تا 656 هجریالبته باید گفت که قهستان تنها تا سال 255 هجری تحت سلطه مستقیم عباسیان بود که تا این سال وقایع زیر در قهستان رخ دادند: سال 140 هجری ابو مغیره خالد بن کثیر والی قاین بود و بعد ها به جرم طرفداری از علویان توسط عبدالجبار والی جنایتکار خراسان کشته شد.
سال 199 هجری در ایام خلافت مامون، ابن ترسل بعنوان والی قهستان منصوب شد.
سال 202 هجری امام جواد (ع) از طریق قهستان به خراسان آمد و در سال 203 معتصم عباسی حاکم قاین بود.
سال 218 هجری عبدالوهاب ثقفی به عنوان والی قهستان از سوی عبدالله بن طاهر استاندار خراسان انتخاب شد وی تا سال 241 هجری در قاین بود. در سال 255 هجری یعقوب لیث قهستان را فتح کرد و محمد بن زید را والی قهستان قرار داد. از این پس قهستان عرصه تاخت وتاز و نبرد امرای صفاری، سامانی، غزنوی، سلجوقی، خوارزمشاهی و اسماعیلی بود که در ذیل به پاره ای از وقایع مهم ثبت شده در کتب تاریخی اشاره می گردد.
سال 289 هجری دومین حاکم صفاری بنام عمرو بن لیث بقتل رسید و قهستان تحت سیطره سامانیان درآمد.
مابین سالهای 301-310 هجری ابوعمران دواتی حاکم سیستان  دوباره قهستان را تصرف کرد.
سال 378 هجری مظفر ابو علی دوم حاکم قهستان شد.
سال 446 هجری امیر یاقوتی برادرزاده سلطان طغرل سلجوقی حاکم قهستان شد.
سال 484 هجری اسماعیلیان وارد قهستان شدند.
سال 549 هجری جنگ سختی بین اسماعیلیان قهستان و امیر فرخ شاه غزنوی روی داد که در نتیجه امیر فرخ شاه پیروز شد.
سال 596هجری اسماعیلیان قهستان وزیر سلطان تکش خوارزمشاهی را بقتل رساندند.
سال 597 شهاب الدین غوری با برادرش غیاث الدین به قهستان حمله ور شدند.

http://s8.picofile.com/file/8309666418/photo_2016_03_26_09_33_37.jpg

ملک شاه حسین بن ملک غیاث الدین مولف کتاب احیاء الملوک (1027هجری) نقل می کند که ملک شمس الدین بهرامشاه (یکی از حکام سیستان در اوایل قرن هفتم هجری) مکررا لشکر بر سر ملاحده (اسماعیلیه) می برد و در دفع اسماعیلیه بیشتر از جمیع ملوک و حکام دیگر سعی می نمود تا اینکه اسماعیلیه فدائیان را جمع نموده و تصمیم بر کشتن او گرفتند. ملک شمس الدین بهرامشاه در نوبتی که به قائن حمله کرده بود، جمعی را در نوفرست و گسک و مسک کشته به سیستان مراجعت نمود. لیکن در اثنای راه نیمروز و هنگامی که خیمه ملک خالی از سپاهیان بوده دو سه نفر از اسماعیلیه او را بقتل می رسانند. مولف احیاءالملوک تاریخ 618 هجری را برای این واقعه ذکر می کند. از این واقعه روشن می گردد که اولا اسماعیلیه قهستان در اوایل قرن هفتم در نوفرست نیز حاکم و مستقر بوده اند و در ثانی برخلاف نظر عامه نوفرستیها مبنی بر جدید بودن نام نوفرست و تعلق آن به 400 ساله اخیر این نام قدمتی بسیار فراتر دارد و حداقل اینکه قدمتی 800 ساله دارد. شایان ذکر است که مولف احیاءالملوک که اجداد مادری اش نوفرستی بوده اند (در ادامه خواهد آمد) بخوبی بر تاریخ نوفرست تسلط داشته ولی در هیچ جا از نام دیگری برای این روستا یاد نمی کند. 

سال 622 هجری محتشم شمس الدین وپس از وی محتشم ناصر الدین و سپس ابو الفداء هر سه از اسماعیلیه زمام امور قهستان را در دست گرفتند. سال 672 هجری‌ رکن الدین اسماعیلی با لشکر مغول از در صلح درآمد و مغول ها منوط به اینکه تمام قلاع قهستان را خود افراد خراب کنند از کشتار مردم امتناع خواهند کرد و اسماعیلیان بناچار خود قلاع خویش را تخریب کردند و سرانجام دولت اسماعیلیان توسط مغولها درهم شکسته شد.  بنا بر نظر محمد حسین آیتی در کتاب بهارستان در اوایل تسلط مغولان بر خراسان و در زمان سلطنت ارغون خان، حکومت قهستان به یکی از مغولان سخن سنج و زیرک بنام امیر طوغان واگذار شد. طوغان نیز مقر حکومت خود را در نوفرست قرار داد و باغی بزرگ بنام خود بنا نمود که هنوز در نوفرست برپا بوده و بنام خودش معروف می باشد. امیر طوغان در زمان وزارت سعدالدوله یهود و امارت بوقا رشادتهایی بکار برده که منتهی به کشته شدن بوقا و تذلیل وزیر مذکور و جماعت یهود و همینطور خلاصی مسلمانان از دست یهودیان که زمام امور مملکت را بدست گرفته بودند، شده است. بعد از فوت ارغون خان اکثریت امراء مغول به جانشینی کیخاتو برادر ارغون نظر داشتند ولی بعضی دیگر از جمله امیر طوغان درصدد برامدند که بایدو نواده هلاکو را به این سمت برسانند و دعوتنامه ای نیز به بغداد که بایدو بر آن حکومت داشت فرستادند ولی بایدو زیر بار نرفت و با وجود کیخاتو حاضر بقبول دعوت ایشان نگردید. کیخاتو در روز 23 رجب 690 بر تخت ایلخانی نشست و اندکی بعد امرایی را که در آخر عهد ارغون خان راه مخالف پیموده بودند را سیاست نمود از جمله امیر طوغان شحنه قهستان را بقتل رسانید.  
سال 773 هجری امیر تیمور گورکانی به قهستان لشکر کشی نمود.
قهستان از زمان آمدن تیمور تا سال 907 هجری که ظهور صفویان است به دست خانواده تیمور اداره می شد. سال 855 هجری  مولانا احمد یساوی حاکم قهستان شد. سال 874 هجری  شیخ زاهد طارمی از طرف سلطان حسین بایقرا به فرمانروایی قهستان منصوب شد.

بنابر نظر مولف بهارستان در عهد سلاطین گورکانی خاندان شاهان در نوفرست اقامت و حکومت داشته اند و از این جهت گفته شده که نوفرستی که جای شاهان است به به آب و وه وه نان استهمچنین مولف بهارستان در ذکر یکی از بزرگان قهستان بنام شاه اسحق ولی می نویسد که شاه اسحق، شاهزاده ای قابل و ادیبی فاضل بوده از خانواده شاهان که این خاندان بتولی و تبری و تصلب در تشیع امتیازی دارند. شاه اسحق اول در دوره زندگانی خود حاکم قهستان بوده و بجود و سخا معروف. آخر الامر بواسطه دشمنی بعضی معاندان، سلطان وقت او را مقید کرده و مدتی در دارالملک هرات محبوس بوده است تا اینکه بواسطه مرضش رخصت یافته و عازم نوفرست می گردد. شاه اسحق اول در سال 899 هجری وفات کرده و ملازمانش او را در محله شاهان نوفرست به خاک سپرده اند. 
سال 919 هجری‌ امیر خان موصلو به عنوان فرماندار و حاکم قاین از سوی شاه اسماعیل صفوی تعیین شد. مولف احیاءالملوک ضمن شرح احوال ملک شمس الدین محمد (یکی از حکام سیستان در اوایل قرن دهم هجری) پس از کناره گیری از حکومت و سپردن آن به برادر کوچکتر خود ملک سلطان محمود، نقل می کند که پس از مدتی برادر کوچکتر از برادر بزرگتر فراموش کرده و از وی می خواهد که دختر عمش را که در عقد برادر بزرگتر بوده طلاق دهد تا به عقد خود درآورد. ملک شمس الدین بشدت رنجیده شده و مدتی ابا می کند. اما آخرالامر از ترس جان خود مجبور بدین کار می گردد ولی دیگر در سیستان توقف نکرده و بجانب قاین رفته در بلوک نهارجان شاهان نوفرست استقبال او نموده او را به میان خود آورده، مخدره ای در حباله نکاح او در می آورند که از او اولاد بهم می رسد. بزرگ این اولاد بنقل از مولف احیاءالملوک ملک اسحاق بن ملک محمد بود که املاک بسیار در قهستان بهم رسانید و موضع بندان و طبسین را که بایر بود آباد کرد. فوت ملک شمس الدین محمد را در موضع نوفرست بتاریخ 928 هجری در 64 سالگی ذکر می کند.  همچنین مولف احیاءالملوک نیم صفحه ای را بذکر حال ملوک نوفرست اختصاص می دهد که بنوبه خود حاکی از اهمیت این خاندان در منطقه قهستان و سیستان می دهد. وی ذکر می کند که پس از آنکه ملک اسحق بن ملک محمد از مادری از تبار شاهان نوفرست تولد یافت و به مکنت و بزرگی رسید مجددا با خاندان شاهان وصلت کرده و صبیه ملک علی ولد رشید خود به شاه ولی می دهد که از او سه پسر بهم می رسد. مولف احیاءالملوک سپس عینا اینگونه نقل می کند که " اکنون ( منظور حدود سال 1027 هجری است) ملک اسحق ثانی ارشد ایشان (ملوک نوفرست) و به عنایت دوستان در سلک ملازمان علیه شاهی انتظام دارد و نسب ایشان را در تواریخ مطالعه نموده ام. اما ملک اسحق سیستانی (احتمالا منظور ملک اسحق بن ملک محمد است) که بشهده تاریخ مشهور بود می گفته که نسب شاهان نوفرست به اردشیر بابک می رسد و از میر غیاث جد مادری فقیر مشهور است که نسب ملوک بخت افزون را که از ملوک نوفرست است به اردشیر بابک منسوب می نمود. العلم عند الله."  و اما ملک بخت افزون آنگونه که خود مولف در شرح حال میران میر عبدالله ذکر می کند، از اجداد مادری وی است که نام کامل او "ملک بخت افزون بن ملک اردشیر از ملوک قهستان  که الحال در قریه نوفرست نهارجان جمعی هستند،  به سیستان افتاده و از آبا و اجداد امیر مبارز امیر همه که از امرای قدیم سیستان است زن خواسته و در سیستان ساکن شده ، پس از مدتی امیر عبدالله بوجود آمده ".  بدین ترتیب روشن می شود که گروهی از امیران سیستان که به میران میر عبدالله معروف بوده اند از نسل ملوک نوفرست بوده اند. البته ظاهرا کسی از این امیران به مقام حکومت سیستان نرسیده و همگی در رکاب حکام سیستان که از نسل عمرو بن لیث صفاری بوده اند خدمت می کرده و با آنان پیوندهای خویشی داشته اند. از تاریخ دقیق مهاجرت ملک بخت افزون به سیستان ذکری نشده است ولی گویا نامبرده اولین کسی است که به سیستان رفته و با امیران آنجا پیوند برقرار کرده است. همچنین مولف احیاء الملوک در آغاز کتاب و ذکر کتبی که درباره تاریخ سیستان نوشته شده ذکر می کند که جد مادری او امیر محمد امیر مبارز که خود از اعقاب ملک بخت افزون و از میران میرعبدالله بوده کتابی مبسوط در تاریخ سیستان نوشته که وی در دوران کودکی در دبستان چند جزء از آن را دیده ولی بهنگام تالیف احیاءالملوک نسخه ای از آن کتاب موجود نبوده است. شرح حال ملک بخت افزون را مولف احیاءالملوک از آن کتاب برگرفته است.      سال 1157 هجری امیر علم خان خزیمه پسر اسماعیل خان جانشین پدر شد که همواره به عقل و کیاست اشتهار داشت و همواره در رکاب نادرشاه بود در این زمان وقتی محمد علیخان قراقلو فرمانده کل قوای نادر در خراسان بر علیه نادر علم طغیان بر افراشته بود وی را دستگیر نمود. سال 1213 هجری امیر علم خان دوم بعنوان پنجمین امیر خاندان خزیمه حکومت قاینات رابر عهده گرفت.
سال 1247 هجری امیر اسداله خان فرزند امیر علم خان بعنوان ششمین امیر خاندان خزیمه حسام الدوله جانشین پدر شد وی در سال 1249 در اردوکشی محمد میرزا به هرات حضور داشت در سال 1253 و 1254 به همراه محمد شاه قاجار در محاصره هرات در اردوی ایران بود در سال 1277 وی در ازای  دفع ترکمانان متجاوز به محدوده قاینات از شاه خلعت دریافت کرد و به درجه سرهنگی ارتقاء‌یافت.  سال 1284هجری  امیر علم خان حشمت الملک بعنوان امیر خاندان خزیمه به حکومت قاینات رسید وی از طرف ناصرالدین شاه به لقب حشمت الملک مفتخر گردید و در سال 1309 به منصب امیر تومان ارتقاء یافت.  سال 1322 هجری امیر محمد ابراهیم خان شوکت الملک بعنوان دهمین امیر خاندان خزیمه حکومت قاینات را در دست گرفت. گزارشی مکتوب درباره نوفرست و حال وهوای آن را می توان در کتاب نامه هایی از قهستان تالیف اف هیل انگلیسی و ترجمه محمد حسن گنجی پیدا کرد. این گزارش مربوط به سال 1332 هجری قمری مطابق با 1293 هجری شمسی و 1914 میلادی می باشد. آنگونه که اف هیل کنسول انگلیس در بیرجند در تاریخ 22 می 1914 معادل با 1 خرداد 1293 گزارش می کند نوفرست آبادی سرسبز و پر دار و درختی است که در دامنه کوه و در 17 مایلی (27 کیلومتری ) شهر بیرجند قرار دارد. او مهمان تاجر سرشناسی بوده است که همان ملک التجار بیرجند معروف به حاجی ملک می باشد. او گزارش می دهد که درختان بادام مهمانش را سرما زده است ولی مابقی درختان در امان مانده اند. همچنین حاجی ملک بیش از 100 نفر کارگر را در کارگاههای قالی بافی خود مشغول بکار داشته است. از محتوای سخنان رد وبدل شده بین حاجی ملک و اف هیل بر می آید که ایامی که این گزارش در آن نوشته شده مصادف بوده با سیل ورود کالاهای خارجی به منطقه قهستان و در40 سال قبل از این ایام یعنی مثلا 1250 هجری شمسی خبری از کالاههای خارجی در بازار نبوده است و قیمتها به نسبت خیلی پایین تر بوده اند. اف هیل شبی را در نوفرست می ماند و سپس عازم چنشت می شود در باز گشت از چنشت مجددا شبی را در نوفرست میهمان یک کشاورز جوان نوفرستی می گردد و این باغدار نحوه خرید و فروش زمین در نوفرست را اینگونه توضیح می دهد که در اینجا زمین را نه بر اساس جریب و وسعت بلکه بر اساس حق آبه و موقعیت زمین از لحاظ فاصله تا دهانه قنات ارزیابی می کنند آب نیز بر مبنای مقدار سنجیده نمی شود بلکه بر اساس سهم زمانی محاسبه می شود.    

منابع:

1.  احیاءالملوک- ملک شاه حسین بن ملک غیاث الدین

2.  بهارستان- محمد حسین آیتی

3.  سلسله مقالات پژوهشی، لاخ مزار بیرجند- رجبعلی لباف خانیکی،رسول بشاش

4.  نامه هایی از قهستان - اف هیل، ترجمه محمد حسن گنجی